عصر یکشنبه، ششم خردادماه سال یکهزار و چهارصد و سه، هفتصد و چهل و دومین شب از مجموعه شب های مجلۀ بخارا با همراهی نشر مُدام و خانه اندیشمندان علوم انسانی به شب «احمد عربانی» اختصاص یافت.
در این شب که به مناسبت انتشار کتاب «مجموعه آثار کارتون و کاریکاتور احمد عربانی» برگزار شد، سخنرانان: یونس شکرخواه، نادره رضایی، مجید کاشانی، عباس یاری، هادی حیدری و علی دهباشی به سخنرانی پرداختند.
در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان حاضر در این مجلس چنین گفت:
"احمد عربانی از جمله مهمترین کارتونیستهای مطبوعاتی پس از انقلاب است. او خالق خاطرهانگیزترین جلدهای مجله گل آقا است که حافظه تصویری چندین نسل از ایرانیان را تشکیل میدهد. ایشان از سال هزار و سیصد و چهل و هفت کار خود را با مجله توفیق آغاز کرد و تا امروز بیش از نیمقرن فعالیت هنری با بسیاری از مجلات و روزنامههای مطرح ایران دارد. کاگرردانی هفت انیمشین و طراحی چند پوستر سینمایی از دیگر کارهای اوست."
در ادامه نادره رضایی از تأسیس انتشارات مدام و چاپ کتاب آثار احمد عربانی چنین سخن به میان آورد:
"چرا نشر مدام و چرا احمد عربانی؟ من ادامه فعالیتم در حوزه نشر را مدیون همایون صنعتیزاده هستم. مدیر در حوزه صنعت بودم و علاقهمند به فرهنگ و دست تقدیر در مهمترین و بزرگترین شانس زندگیام مرا به انتشارات علمی و فرهنگی رساند. تجربه بسیار بزرگی در مجموعهای به قدمت هفت دهه با پنج هزار و پانصد اثر و بزرگانی تکرار ناشدنی در تاریخ و فرهنگ ایران. مسئولیتی بزرگ که برای من تجربه ای فراتر از امکان تصور و شانس زندگیام بود. همایون صنعتیزاده باعث شد که نشر را ادامه دهم و امید دهنده همه روزهای سخت این مرد بزرگ علی دهباشی. نام مُدام را برای این انتشارات برگزیدیم که فکر می کنم در تاریخ ما با همه فراز و فرودها و دشواری ها اگر ایران مانده به خاطر این است که در هر مقطع تاریخی افراد بزرگی بودند و رنج مدام بردند و تاب آوردند و تلاش کردند. یکی از انگیزههایم برای ورود به این حوزه و ادامهاش به پاس شش دهه فعالیت زندهیاد شهلا لاهیجی بود. زنی که از نوجوانی الگوی من برای جسارتورزی بود. "
وی در ادامه افزود:
"چرا احمد عربانی؟ آقای عربانی! شما نزدیک به شش دهه راوی تصویری حقیقت و آگاهیبخشی بودید. رَد کارها و گستره فعالیتهای شما که از توفیق شروع میشود و آنچه که شما با همه تلخیها و شیرنیهایش با تأکید بر امیدآفرینتان در این کتاب و در نوشتههای شما و در آثارتان داشتید، انگیزهای شد که اگر کار اولی را میکنیم بگوییم هیچ فرش قرمزی برای کار و اثرگذاری در ایران نیست. برای مایی که ماندیم و نسلی که من نمایندگیاش می کنم این نکته است که باید مثل شما و نسل شما تاب آورد و تلاش کرد و با همه مرارتها حتی از ناامیدی امید ساخت."
در دقایقی دیگر از این شب غلامرضا کیانی رشید از اعضای تحریریه توفیق و گل آقا سرودهای در وصف احمد عربانی خواند.
سپس هادی حیدری به ویژگیهای آثار احمد عربانی چنین اشاره داشت:
"چرا تجلیل از احمد عربانی اهمیت دارد؟ تصویرگری و نقاشی و کاریکاتور خط قرمزی جدی در فضای خانواده عربانی محسوب می شده است. وقتی چنان فضایی را در ذهن مجسم کنید پدید آمدن هنرمندی خودآموخته در اندازههای او ارزشی بیش از پیش پیدا خواهد کرد. هنر در وجود احمد جوششی درونی داشته است و این جوشش و زایش مدام موانع پرشماری را از سر راهش برداشته است. احمد عربانی ذاتا یک روایتگر است. و این را در تمام زوایای زندگی او می توان مشاهده کرد. چه زمانی که کارتون می کشد و چه آنگاه که سخن می گوید یا مینگارد. او از یک موضوع ساده روایتی شیرین ساخته و پرداخته می کند و ذهنش داستانپرداز است و همین ویژگی مخاطبان پرشماری را مقابل کارهایش نگاه می دارد. از همین روست که هنرمند راوی ما روایتگر تصویری تاریخ روزگارمان است. روایت شوخ طبعانه دردها، رنجها و آرزوها. او به فرهنگ عامه تسلط قابل توجهی دارد. احمد عربانی خاطره تصویری چندین نسل از ایرانیان را با آثار طنزآمیز خویش رقم زده است."
در ساعاتی دیگر از این مجلس یونس شکرخواه از دنیای کارتون و کاریکاتور چنین سخن به میان آورد:
"نکتهای که وجود دارد فقر ادبیات در حوزه کارتون و کاریکاتور است. هیچ ارتباطی بین جریان کارتونیست و کاریکاتوریست ایرانی با حوزههای ارتباطی کشور وجود ندارد. شاید برخی که در حوزه روزنامهنگاری کار کردهاند مثل آقای عربانی بدانند که به نظرم آن جنبه ژورنالیستی است که می تواند شاغلام را خلق کند. گل آقا خیلی از شاغلام گفته بود ولی همه ما یک پیش تصویری از او داشتیم و دل شیر می خواست که کسی آن را به تصویر بکشد و این اتفاق از طرف احمد آقا افتاد و کسانی که در حوزه روزنامهنگاری کار کردهاند فکر میکنم میراثی از آنجا دارند. شما دوست داشتنی هستید به خاطر اینکه ابزارتان تقریبا شبیه رادیو است و چیزی نمی خواهد جز یک میکروفون و عدهای که پشتش باشند. ابزار شما همان مرکب و کاغذ سر جایش است."
وی افزود:
"دوره رنسانس بیشترین جدال بین کارتونیستها و کاریکاتورهای وقت و نهادهای قدرت است. اصلا چرا این هنر مانده و عمرش اینقدر زیاد است؟ پس باید ویژگیهایی در آن باشد و به نظرم ما کمتر به این ویژگیها پرداختهایم. یعنی شاید یک نقیضهای بوده که فقط به ابتکار آن خالق توانسته در کثری از ثانیه متولد شود. من اثر را نمیگویم ... فکر میکنم فرق بزرگ کاریکاتوریستها و کارتونیستها این هست که به یک توازنی از سوژه و ابژه رسیدهاند. یعنی همانقدر که ابژه قد کشیده این ها هم قد کشیدهاند. در این توازن شاید خیلی از جاها نبینیم علم بزرگی مثل جامعهشناسی یک علم پسینی است باید یک اتفاقاتی بیفتد که به نتیجهگیری برسد اما این بچه ها خلا را میبینند و نداشته را، بنابراین به نظرم خیلی احترام برانگیزند. شاید بتوان یک تقسیم بندی ساده کرد که کاریکاتور به اغراق متوصل میشود اما در امتدادی که ایجاد میکند باز پیام است ولی کارتونیستها ایده عریانند. به ناگهان نکتهای را میبینند و آن را بدون اغراق در یک زبان تلخ انتقادی باردار بیان میکنند."
در لحظاتی دیگر عباس یاری از شخصیت چند بعدی احمد عربانی چنین گفت:
"امروز با خودم گفتم که آقای عربانی یک آدم چندوجهی است فقط کاریکاتوریست قوی نیست صدایش را نشنیدهای که چقدر زیبا میخواند؟ فیلم تبر را ندیدهای که در این زمانهای که ما کورس گذاشتیم در قطع درختان و کاشتن بتن ایشان چهل سال پیش فیلم تبر را میسازد ؟ این فیلم تاریخ مصرف ندارد و به ما میگوید که چه میکنید! برنامههایی که اجرا میکند و در گذشته اجرا کرده است راجع به شخصیتهای سیاسی دنیا که چقدر شنیدنی و دیدنی و جالب است. بعد با خودم گفتم مگر خود تو به آقای عربانی سفارش چند مطلب ندادی و وقتی نوشت به او نگفتی که چقدر خوب مینویسی؟ میخواهم بگویم وقتی از یک آدم چندوجهی حرف میزنیم نمونه زندهاش در اینجا آقای عربانی است و حتی فیلمهایی که بازی کرده و پوسترهایی که برای فیلمها کشیده است. گاهی اوقات میگویند کمدینها، کاریکاتوریستها، نویسندههای فیلمهای کمدی یا بازیگرانش و ... در زندگی شخصی آدمهای تلخی هستند اما من شهادت میدهم آقای عربانی آدم بسیار بسیار شیرین شبیه همان کاریکاتورهایی است که از او میبینیم."
در واپسین لحظات این شب مجید کاشانی از ایده طراحی جلد کتاب «مجموعه آثار کارتون و کاریکاتور احمد عربانی» چنین اظهار داشت:
"وقتی برای گرافیک کتاب با هادی صحبت میکردم و دنبال ایدههایی بودیم اگرچه برای داخل آن منبع الهامم گرافیک مجله گل آقا بود و سعی کردم خیلی به آن نزدیک شود ولی در مورد جلد به ایدههای متفاوتی فکر کردم و نهایتا به شاغلام رسیدم. انگار شاغلام اولین و آخرین نشانه و ایدهای بود که میشد به آن رسید. برای اینکه شاغلام خود احمد عربانی است و خود را در کالبد یک کاراکتر کاریکاتوری خلاصه کرده است. او زیرک، حاضرجواب و شوخطبع و همیشه حاضر و روشنفکر است. شاغلام کاراکتری است که با کنایه و خنده انگار آیینه تباهی روزگار ماست. آیینه تباهی هر آنچه که در مملکت ما میگذرد.
ما نمونههای تاریخی بسیاری در دنیای کارتون و کاریکاتور داریم که مثل شاه غلام به یک آیکون تبدیل شدهاند و این کار سختی است. شاید بشود شخصیت حنظله ناجی علی را نام برد و شخصیتهای اینچنین که در خاطره تاریخ ماندهاند با این تفاوت که حنظله همیشه ناظر است اما شاغلام همیشه فاعل است و وسط میدان. متلک میاندازد و شوخی میکند. اگرچه شوخیهایش خندهدار است ولی روایتگر تلخی روزگار ماست.
در روزگاری که در غیبت نقد به سر میبردیم هنرمندانی مثل استاد عربانی شمعی را افروختهاند اگرچه خیلی اوقات کم فروغ و خاموش ولی آتش مدامی را برقرار کرده برای کسانی مثل من در کودکی شکل میگرفتند. به قول ماکس وبر جامعهشناس آلمانی که میگوید: «نقد سوراخ کردن آهسته چوبهای محکم است» استاد عربانی نیز با شوخطبعی انگار این تخته چوبهایی که دیوار شده رفته رفته سوراخ کردهاند و روزنههایی به وجود آوردهاند تا بتوانیم دیالوگ کرده و ارتباط برقرار کنیم."
در پایان احمد عربانی با خاطره ای از دهه شصت و آن روزگار چنین سخن آغاز کرد:
"اوایل انقلاب سال شصت ما به فکر افتادیم تا خودمان کتابی منتشر کنیم. یک کتابی درآوردم جزوهمانند. طنز ورزشی بود و چهرههای ورزشی را کشیدیم و حدود سی و چهار صفحه شد و به بنگاه نشر دادیم. سه چهار روز از این قضیه گذشت با یکی از دوستان گفتیم برویم و تستی کنیم و ببینیم فروش رفته یا نه. روبروی امجدیه دکهای بود. رفتیم جلو و دیدیم که مجله ما روی میزش نیست و گفتیم ببخشید یک مجلهای منتشر شده به اسم طنز ورزشی، ندارید؟ یکهو از جایی که نشسته بود بلند شد و اشاره کرد و گفت چند تا میخواهی؟ یعنی اصلا نفروخته بود! (می خندد!)"
وی در ادامه افزود:
"از آقای هادی حیدری تشکر میکنم که اگر اقدام نمیکرد و همت به خرج نمیداد شاید این کتاب منتشر نمیشد. ایشان با کمک مجید خان و خانم رضایی بودند که این کار را انجام دادند چون من فقط میکشم. حسن توفیق میگفت یک کاریکاتوریست باید همه کار بلد باشد. می گفت اگر میخواهی کت شلواری بکشی (دست فروش) باید خودت را جای او بگذاری و نقشش را بازی کنی تا بشود.
میخواستم از عواملی که موجب به وجود آمدن این کتاب شدند و از همسر عزیزم که سه سال وقت گذاشت و پشت کامپیوتر اینها را رصد و استخراج و تر و تمیز کرد تشکر کنم. چون همه چیز پراکنده بود. خیلیها هم در این کتاب نیامده ولی موجود هست. ایشان همه را جمع آوری کرد با روی خوش و گاهی با روی ناخوش (میخندد) و در کل زحمت کشید و از ایشان ممنونم. و همچنین از آقای دهباشی که باعث شدند ما گرد هم بیاییم."
درپایان مراسم رونمایی از کتاب «مجموعه آثار کارتون و کاریکاتور احمد عربانی» با حضور اساتید و هنرمندان حوزه کاریکاتور و کارتون برگزار شد.
هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.